مقدمه تعالی در لغت به معنی بلندشدن و برترشدن است و تعالی سازمانی به معنای تعهد سازمانی به رشد و توسعه پایدار و دائمی شرکت در جهت کسب رضایت مشتری و افزایش مستمر سودآوری شرکت در یک محیط ملی فراگیر و حمایتکننده معرفی میگردد. تعالی سازمانی تابع شرایط خاص فرهنگ، محیط داخلی و خارجی کسبوکار، ویژگی نیروی انسانی سازمان، نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهایی است که سازمان را در برگرفته است. در یککلام، مسیر برتری و تعالی سازمانی، شناسایی، تشخیص، توسعه و گسترش موفقیت در یک سازمان است. در این میان انجام دو کار ذیل ضروری است: ۱- تعالی فرآیندها. ۲- تلاش برای ایجاد فرهنگ تحلیلی و علمی کیفیت در سازمان. هر سازمانی با توجه به شرایط خود نیازمند طرحریزی مسیر سرآمد خاص خود است. تا از این طریق ضمن ارتقاء پتانسیلهای خود جهت بهرهگیری کامل از مدلهای سرآمدی اهداف سازمانی خود را که همانا حفظ و استمرار بقاء است محقق نماید. در این فصل میخواهیم به این موضوع بپردازیم که چرا از بین مدلهای مختلف ارزیابی عملکرد، از مدل تعالی سازمانی و چرا در میان آنها از مدل EFQM استفاده شده است. در این فصل قصد داریم مدلهای مختلف ارزیابی عملکرد را بررسی کنیم و در میان آنها به توضیح کامل مدل EFQM بپردازیم بهطوریکه معیارها و زیرمعیارهای مدل را بررسی کرده و رهیافتهای ارائهشده در مدل را جهت خودارزیابی مطالعه نماییم. اثربخشی سازمانی نیز در این فصل تعریف میشود و پیشینهای از شهرداری همدان و مدل پژوهش ارائه خواهد شد. مدلهای ارزیابی عملکرد کلیهی مدلهای ارزیابی عملکرد را میتوان به سه بخش زیر تقسیم کرد (رابینز, ۱۳۸۱):
برای دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت pipaf.ir مراجعه نمایید.
مدلهای مبتنی بر زمان و هزینه: این مدل تأکید بر ارزیابی حوزه مالی و فرآیند تولید مبتنی بر کنترل زمان و هزینه صرف شده دارد.
مدلهای برتری سازمانی و خودارزیابی: این مدلها تأکید بر ارزیابی حوزه مدیریت و فرآیند مبتنی بر نتیجه و ارتقاء کیفیت فرآیند دارند؛ بهگونهای که یک نوع خودارزیابی هستند.
مدلهای ترازیابی یا یکپارچه: این مدل تأکید بر کلیه ابعاد ارزیابی در حوزههای مدیریت، فرآیند تولید و عملیات، مالی و نیروی انسانی مبتنی بر اجرا و ارتقاء استراتژی دارد.